چارچوب معماری سازمانی فدرال (FEAF) به منظور تسهیل امکان تولید و توسعه اشتراکی معماریهای فدرال میان سازمانهای فدرال توسط CIO عرضه شد. این چارچوب که شاید بتوان به لحاظ نگاه کلانش آن را یک فراچارچوب[۱] نامید، حاوی مطالب فراوانی در مورد چگونگی تولید، فرآیند و مسائل و مخاطرات توسعه معماری در سطح کلان است.
اگر چه FEAF به دلیل سطح بالا بودن چندان برای پیاده سازی معماری مورد توجه قرار نگرفته است اما میتوان گفت که راهنمائیهای موجود در آن برای بسیاری از آن سازمانها و حتی بخشهای مختلف سازمانهای بزرگ دولت فدرال مفید بوده است و همچنان مورد استفاده قرار میگیرد.
FEAF از چهار سطح و هشت مولفه تشکیل شده است. رویکرد FEAF در سطح بالا با طرح راهبردها و سایر مسائل کلان آغاز شده و به تدریج که به سمت پائین حرکت میکند، این مسائل را میشکافد تا سرانجام در پائین ترین سطح خود به چارچوب زکمن میرسد. البته نسخهای از چارچوب زکمن که FEAF از آن حمایت میکند. در واقع همان چارچوب ISA است اما در FEAF پیش بینی شده است که همزمان با تهیه استانداردهایی برای سه ستون بعدی چارچوب زکمن، کل چارچوب تحت پوشش قرار گیرد. مانع بزرگی که در سر راه تحقق این امر وجود دارد، آن است که FEAF متدولوژی دستیابی به معماری EAP است که همانطور که قبلاً ذکر شد تنها به سه ستون اول چارچوب زکمن (ISA) پرداخته است.
هر هشت مولفه در FEAF برای توسعه و نگهداری یک معماری سازمان فدرال مورد نیاز هستند. فرآیند روبه پائین برای هر مولفه بمنظور دست یافتن به جزئیات بیشتر انجام میشود که منجر به یک چارچوب معماری چهار سطحی میشود. هر سطح درکی برای سطح بعدی مهیا میسازد. سه سطح اول FEAF توالی از هشت مولفهای است که منجر به یک ساختار منطقی برای طبقه بندی و سازماندهی نمایشات توصیفی در سطح چهارم معماری فدرال میشود. سطوح مختلف چارچوب TEAF عبارتند از:
جدول ۱: مولفههای FEAF و نحوه شکست آنها در سطوح اول تا سوم
مولفه(سطح اول) | مفهوم | سطح دوم | سطح سوم |
پیشرانهای معماری | محرکهای خارجی که باعث تغییر در معماری سازمانی فدرال میگردند. | ناشی از کسب و کار | |
ناشی از فناوری | |||
جهت گیری راهبردی | اطمینان میدهد که این تغییرات با کلیت جهت گیری فدرال سازگاری داشته باشد | ||
معماری فعلی | وضعیت فعلی سازمان | معماری فعلی کسب و کار | |
معماری فعلی ICT | معماری فعلی داده | ||
معماری فعلی کاربرد | |||
معماری فعلی فناوری | |||
معماری مقصد | وضعیت مقصد برای سازمان مطابق با جهت گیری راهبردی | معماری کسب و کار مقصد | |
معماری ICT مقصد | معماری داده مقصد | ||
معماری کاربرد مقصد | |||
معماری فناوری مقصد | |||
فرآیندهای انتقالی | فرآیندهایی که تغییرات را از معماری فعلی به مقصد در تطابق با استانداردهای معماری اعمال میکنند. | ||
بخشهای معماری[۲] | زیر مجموعهها، شاخههای کسب و کار یا سازمانهای کوچکتر در دل سازمان فدرال کلی | ||
مدلهای معماری | مستندات و مدلهای لازم برای مدیریت و پیاده سازی تغییرات در سازمان فدرال را نمایش میدهد. | مدلهای کسب و کار | |
مدلهای ICT | مدلهای داده | ||
مدلهای کاربرد | |||
مدلهای فناوری | |||
استانداردها | استانداردها، رهنمودهای اختیاری و تجربیات موفق که همگی بر ارتقاء تعامل پذیری متمرکزند |
در چارچوب FEAF فرآیندهای انتقالی که در واقع بخشی از طرح گذار را تشکیل میدهند، به عنوان یکی از مولفههای کلیدی مطرح هستند. در واقع این فرآیندها همانهایی هستند که طرح جامع ICT سازمان را شکل میدهند. فرآیندهایی از قبیل طرح جامع سرمایه گذاری ICT، مدیریت سرمایه، هماهنگی سازمانها و کسب وکار اقماری، مطالعه تطبیقی، نظارت و فعالیتهای کسب سرمایه همگی نمونههایی از این فرآیندها هستند.
مولفه جالب دیگر در این چارچوب، استانداردها هستند که ممکن است گاهی اجباری هم باشند. برخی استانداردها، تثبیت شدهاند و بعضی دیگر در حال تحولند. فعالیت هایی که در جهت آماده سازی و پیکربندی برای پذیرش استانداردها در سطح سازمان و عملیات آن انجام میشود نیز در این مولفه قرار میگیرند. استانداردها عمده عبارتند از: استانداردهای امنیتی، دادهای، کاربردی و فناوری.
[۱] Meta-Framework
[۲] Architecture Segments